فهرست مطالب

نشریه منطق پژوهی
سال یکم شماره 2 (پاییز و زمستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/11/25
  • تعداد عناوین: 7
|
  • علی اکبر احمدی افرمجانی صفحات 3-15
    مقاله حاضر به نسبت میان دو کتاب «پدیدار شناسی روح» و «علم منطق» هگل می پردازد و اینکه آیا «پدیدارشناسی روح» هگل، پرده از ماهیت «علم منطق» او بر می دارد، یا این کتاب «علم منطق» است که منظری برای قرائت درست «پدیدار شناسی روح» فراهم می آورد.
    اما فرضی که در پاسخ به این مساله مورد توجه قرار گرفته، این است که: مراجعه به متون هگلی نمی تواند مدافع و موید هیچ کدام از دو گزینه فوق باشد. به علاوه، انتخاب هر یک از آن دو رای، لوازمی به دنبال دارد که باید بدان گردن نهاد.
    کلیدواژگان: پدیدار شناسی روح هگل، علم منطق هگل، تفاسیر چپ و راست از فلسفه هگل، ذوحدین هگلی
  • مهناز امیر خانی صفحات 17-32
    منتقدان منطق های موجه محمولی معتقدند که یکی از اشکالات مهم این منطق ها، این است که به «ذات باوری» می انجامد. سول کریپکی به شیوه خاصی درصدد دفاع در برابر این اتهام برآمده و معتقد است که می توان نحوه ای از ذات باوری را پذیرفت، بدون این که به تناقض بینجامد. البته کریپکی در نظام اصلاح شده خود، از ذات باوری فاصله بیشتری گرفته و توجیه دقیق تری را ارائه می نماید. این مقاله ضمن بررسی معنای ذات باوری، به تطبیق آن با نظام های موجه محمولی کریپکی می پردازد.
    کلیدواژگان: ذات باوری، منطق موجهات محمولی، نظام اول کریپکی، نظام دوم کریپکی
  • مازیار چیت ساز صفحات 33-49
    این مقاله به بررسی مفهوم تناقض، قانون عدم تناقض و تناقض باوری در منطق غیرکلاسیک می پردازد. بررسی تفاوت های موجود در تعریف تناقض و تبعات آن در باب پذیرش یا رد قانون عدم تناقض، هدف اصلی این نوشته است. در این مقاله سعی شده تا نشان داده شود، با توجه به تلقی های متفاوتی که در مورد معنای تناقض در منطق جدید وجود دارد، چگونه می توان تناقض باوری را معقول دانست. در ابتدا به معرفی اصطلاحات لازم پرداخته شده است. سپس، بین برخی تعریف های ارائه شده درباره تناقض، مروری اجمالی و مقایسه ای شده است. در این بخش نشان داده می شود، بسته به آنکه چه تلقی از تناقض داشته باشیم، می توان بیان های متفاوتی از تناقض باوری داشت. در بخش بعد به دلائل موافقان قانون عدم تناقض پرداخته شده و سعی می شود با توجه به تعریف های ارائه شده در بخش قبل، به آنها پاسخ داده شود. درنهایت نیز نشان داده می شود که دلیل رویکردهای نو به پذیرش تناقض، در استفاده از روش های دلالت شناختی به جای هستی شناختی، منطق های چندارزشی، ابهام و نظریه های بدیل صدق نهفته است.
    کلیدواژگان: تناقض، قانون عدم تناقض، تناقض باوری، فراسازگاری
  • غلامرضا ذکیانی صفحات 51-78
    ارغنون ارسطو در حدود یازده قرن پس از پیدایش، به زبان عربی ترجمه شد و دانشمندانی چون فارابی و ابن سینا پس از آشنایی با همین ترجمه ها، دست به خلق آثار منطقی در جهان اسلام زدند. و همین آثار سبب پیدایش و بالندگی منطق در میان مسلمین گشت. تحلیل و ارزیابی نخستین ترجمه های ارغنون سبب می شود از یکسو با اهتمام مسلمین به میراث یونانی در سده های نخستین و از سوی دیگر با میزان صحت و دقت این ترجمه ها آشنا شویم. عبدالرحمن بدوی نخستین ترجمه های عربی از مجموعه ارغنون ارسطو به علاوه ایساغوجی فرفوریوس را در یک مجموعه سه جلدی جمع آوری و تصحیح کرده است. پس از مقایسه ترجمه عربی «قیاس» با متن یونانی و ترجمه های انگلیسی (جنکینسون) و فارسی (ادیب سلطانی) از تحلیلات اولی، با حدود یکصد مورد اختلاف کلی و جزئی مواجه شدیم. این اختلافات را تحت عناوینی چون برتری های ترجمه، کاستی ها در ترجمه، عربی نامفهوم، عبارات اضافی، خطای ترجمه، تغییر مثال، خطای تصحیح، توضیح اضافی دسته بندی نمودیم. در مقدمه، ضمن اشاره به اهمیت عصر ترجمه، به مسائل دیگری چون ترجمه ارغنون، مترجم قیاس، تصحیح بدوی، روش مقایسه و برتری های ترجمه عربی اشاره نموده ایم.
    کلیدواژگان: ارسطو، منطق، قیاس، تذاری، عصر ترجمه
  • فراز عطار صفحات 79-102
    فرانتس برنتانو Franz Brentano (1838-1917))) یکی از فیلسوفان نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. جایگاه ویژه وی را می شود از دو جنبه نشان داد. یکی آن پیوند یا پلی است که می توان به واسطه او بین فلسفه تحلیلی و قاره ای برقرار کرد و دیگری آن که آموزه ها و تحلیل های او هم چنان می تواند سرچشمه بسیاری از پژوهش های فلسفی باشد، همچنان که یک قرن پیش چنین بود، اما سایه سنگین شاگردان مستقیم و غیرمستقیم اش و متاثران از او، مانع آن شد که این بصیرت ها بی واسطه به دست ما برسند. تلاش های اخیر برای بازشناساندن او، نشان از آن دارد که برنتانو در بسیاری زمینه ها هنوز حرفی برای گفتن دارد، و شاید به بیان دقیق تر، حرف های او هم چنان می تواند نقطه عزیمتی برای مباحث عمیق فلسفی باشد. برنتانو همانند دیگر فیلسوفان اثرگذار در زمینه های متفاوتی به فعالیت فلسفی پرداخت، در روان شناسی فلسفی، وجودشناسی(Ontology)، معرفت شناسی، منطق قیاسی، نظریه ارزش، اخلاق، الهیات فلسفی، تاریخ فلسفه و دیگر موضوعات. این مقاله تنها به تاثیر برنتانو بر منطق قیاسی می پردازد. اصلاحات برنتانو بر منطق صوری، حول محور یک تز بنیادین صورت گرفته است. بنا به این تز، تمامی احکام موضوعی محمولی باید به صورت احکام وجودی در آیند. در این مقاله نحوه شکل گیری این تز و تاثیر آن بر منطق قیاسی نشان داده شده است. باید در نظر داشت که فهم کامل اصلاحات برنتانو بر منطق ارسطویی در گروی آشنایی با مسائلی است که ربط مستقیمی به منطق صوری ندارند و از آن جمله، مسائل مربوط به وجود شناسی و معرفت شناسی است.
    کلیدواژگان: فرانتس برنتانو، اصلاح منطق قیاسی، احکام موضوعی، محمولی، احکام وجودی
  • کامران قیوم زاده صفحات 103-118
    یکی از کاربردهای اساسی قضایای ناتمامیت گودل در فلسفه، نقش آن ها در استدلال هایی است که بین ذهن انسان از یک طرف و یک الگوریتم (ماشین) یا نظام صوری متناهی از طرف دیگر مقایسه به عمل می آورند. دو استدلال متمایز در این زمینه مطرح گشته است. در هر دو استدلال درک صدق جمله گودل توسط انسان، به عنوان ملاکی برای تفوق بر هر ماشینی قلمداد شده است. اما ایرادهایی چند بر هر دو استدلال وارد است. در این مقاله با شرح و بسط استدلال های ذکر شده، به بررسی مجادلات و مباحثات دامنه داری که میان دو گروه مکانیک گرا و ضد مکانیک گرا وجود داشته است پرداخته ایم. با تحلیل دقیق قضایای ناتمامیت و ارتباط آن ها با معرفت حسابی بشر می توان چار چوب های موجود در زمینه بحث مورد نظر را شکل داد. با تحلیل دقیق این مساله می توان گفت که هیچ نوع دلیل قاطعی، با استفاده از این قضایا، برای تفوق ذهن بشر بر ماشین وجود ندارد؛ بلکه تنها می توان گفت که با اعمال این قضایا و انتخاب حوزه شناخت پذیر ریاضی بشر به عنوان یک پیش فرض تقابل یا تعاند انسان و ماشین به چه معناست.
    کلیدواژگان: قضایای ناتمامیت گودل، مکانیک گرایی، ضد مکانیک گرایی، استدلال پن روز، هوش مصنوعی
  • مهدی میرزا پور صفحات 119-150
    قواعد قیاس حملی، که معمولا تحت عنوان “the Rules of the Categorical Syllogism” در منابع آموزشی منطق به زبان انگلیسی مطرح می شود، روش مفیدی است که جهت تشخیص اعتبار قیاس های حملی، به منطق آموزان، در کتاب های عمومی آموزش منطق، ارائه می شود. استفاده از این قواعد به تقلید از آثار آموزشی غربی در کشور ما نیز متداول گشته و با اندک تغییراتی، در آثار مولفان منطقی در داخل کشور، بازنویسی شده است. این تغییرات در بازنویسی ها وابسته به عوامل مختلفی است که می توان به دو عامل سلیقه و ذوق مولف در ارائه مطالب و دیگری، منبع یا منابع مورد انتخاب مولف، اشاره کرد. هدف از این مقاله در گام اول، ارائه روشی تحلیلی جهت صوری سازی این قواعد است که منجر به ایجاد روش های مکانیکی و الگوریتمی شود؛ و در گام بعد، بتوان از رهیافت صوری سازی و محاسبه پذیر شدن این قواعد، با استفاده از یک الگوریتم قابل پیاده سازی توسط ماشین، به بررسی دقیق قواعد قیاس، در برخی از منابع آموزشی منطق پرداخت. در این مقاله، علاوه بر دسته بندی قواعد قیاس حملی، تقریر جدیدی از قواعد آن، با استفاده از مفهوم انبساط، ارائه می شود.
    کلیدواژگان: قواعد قیاس حملی، شرایط قیاس حملی، اعتبار قیاس ارسطویی، دسته بندی قواعد قیاس، مفهوم انبساط، شرایط انبساط
|
  • Ali Akbar Ahmadi Aframjani Pages 3-15
    In this article we investigate the relation between two Hegel’s books “The Phenomenology of the Spirit [or Mind]” and “The Science of Logic”. We try to answer this question that which of these books is conceptually prior to and a basis for understanding the other? Does “The Phenomenology of the Spirit” makes clear Hegel’s claims in “The Science of Logic” or does the latter form a frame for understanding the former’s content? We will show that what has been appeared in Hegel’s writings confirms none of these choices. Moreover، accepting each of them has some implausible consequences.
    Keywords: Hegel's “The Phenomenology of the Spirit [or Mind]”, Hegel's “The Science ofLogic”, right, left interpretations of Hegel's philosophy, Hegelian dilemma
  • Mahnaz Amirkhani Pages 17-32
    Opponent of the quantified modal logics believe that one of the most important objections to these logics is that they entail essentialism. Saul Kripke tries to overcome this challenge by showing that according to his first system، essentialism is acceptable without any inconsistency. In his revised system، Kripke leaves، to some extent، his previous interpretation of essentialism and tries to propose a more plausible justification in defense of quantified modal logic. In addition to explaining the meaning of essentialism، this article gives a detailed explanation of Kripke’s debate in his first and revised systems.
    Keywords: Essentialism, Quantified Modal Logic, Kripke's First System, Kripke's Revised System
  • Maziar Chitsaz Pages 33-49
    This article examines the concept of contradiction، law of non-contradiction and dialetheism in non-classical logic. The main purpose of this paper is examining different definitions of the concept of contradiction and the influence of such differences in accepting or rejecting the low of non-contradiction. Here I try to show، by appealing to an especial conception of contradiction، that how it is possible to make dialetheism plausible. In section 1، basic terms are introduced. Section 2 covers different definitions of contradiction. This section shows that according to diverse conceptions of contradiction، we could have different notions of dialetheism. In section 3، I review most important arguments of the proponents of the low of non-contradiction and try to refute them on the basis of the definitions of section 2. Finally it will be showed that new approaches to dialetheism is due to using semantic instead of ontology، multi-valued logic، vagueness and alternates theory of truth.
    Keywords: Contradiction, Law of Non, Contradiction, Dialetheism, Paraconsistency
  • Gholamreza Zakiany Pages 51-78
    Eleven centuries after its appearance، Aristotle’s Organon was translated into Arabic and by acquainting with such translations، some elite scholars، e. g. al-Fārābi and Ibn Sinā، started to write and publish logical writings in the Islamic world. These writings caused rising and developing the logic among Muslims. Analyzing and assessing the first Arabic translations of the Organon make us acquainted، on the one hand with the Muslims attention to the Greek philosophical heritages in the earlier centuries and on the other hand with the amount of these translations accuracy. Abdul-Rahmān Badawī has gathered and edited the first Arabic translations of Aristotle’s Organon and Porphyry’s Isagoge in a three volume book. After comparing Arabic translation of Syllogism to its original Greek and to English (Jenkinson) and Persian (Adib-Soltāni) translations of the Prior Analytics، we found almost one hundred differences between them. We have categorized these differences under some titles as preference and cost of translation، unintelligible Arabic، supplemented statement، translation mistakes، change and replacement of examples، errors of editing and added explanations. In addition to indicating the significance of the translation age، we touch، in the introduction of this article، some other subjects such as Organon translation، Syllogism’s translator، Badawī’s translation، methodology of comparing different translations and preferences of Arabic translation.
    Keywords: Aristotle, Logic, Syllogism, Tizarī Translation Age
  • Ma Student Of Philosophy, Allameh Tabatabai University Pages 79-102
    Franz Brentano was one of the most influential philosophers of the second half of nineteenth and early twentieth century. His major role in the history of philosophy can be shown through two aspects. One is that in virtue of his philosophy، we can make a link between the analytic and continental philosophies، and the other is that his doctrines and analyses can still be an origin for most of the philosophical investigations، as it was one century ago; although، because of the glorious personality of his direct and indirect students، his thoughts and insights have been not achieved immediately. Recent efforts in order to re-find and re-understand his philosophy show that Brentano has many valuable ideas in many different areas of philosophical investigations. These efforts show، more precisely، that his thoughts can still be a significant starting point for philosophical inquiry. Brentano’s works، like other influential philosophers’، covers a wide range of philosophical subjects including philosophical psychology، ontology، epistemology، syllogistic logic، ethics، philosophical theology، history of philosophy and many others. This article only focuses on the Brentano’s impact on syllogistic logic. His revision of formal logic has been done around the axis of a fundamental thesis according which all of the subject-predicate judgments should be reduced to existential judgments. We will explore، in this article، the procedure of this thesis development in Brentano’s thought and also its consequences for syllogistic logic. To have a complete understanding of Brentano’s revision of Aristotelian logic، it is required to have some acquaintances with several subjects not directly related to formal logic; e. g. ontology and epistemology.
    Keywords: Franz Brentano, Revision of Syllogistic Logic, Subject, Predicate Judgments, Existential Judgments
  • Kamran Ghayoomzadeh Pages 103-118
    One of the most important applications of Gödel''s completeness theorems is based on their roles the arguments of impossibility of formalization of human mathematical mind in capture of an algorithm or a finite formal system. Two main arguments have been proposed in this way of reasoning. In both of these arguments، it has been claimed that: the fact according to which human being can understand the truth of the unprovable Gödelian sentence، shows the superiority of human being’s ability in mathematical reasoning to all machines’. But there are some important debates on both arguments. After explaining these two arguments، we will investigate the extensive contentions and challenges between mechanists and anti-mechanists. By explaining and analyzing Gödel''s incompleteness theorems and their connection to human arithmetical knowledge، we will show that there is no plausible argument، based on Gödel''s incompleteness theorems، which can show the superiority of human being’s ability in mathematical reasoning to the machines’.
    Keywords: Gödel's Incompleteness Theorems, Mechanism, Anti, mechanism, Penrose's Argument, Artificial Intelligence
  • Mehdi Mirzapour Pages 119-150
    Aristotelian deduction rules، which are usually considered as “THE RULES OF THE CATEGORICAL SYLLOGISM” in the elementary logic text books، are proper tools which help beginners in logic to examine the validity of a categorical syllogism. Authors of Persian logic text books، influenced by the authors of English logic text books، rewrite these rules with only some minor changes and revisions in their books and apply them for the same aim. These revisions depend on many different factors including the authors’ personal interests and those English logic text books which were his main reference. The main aim of this article in the first step is to provide an analytical method for formalizing the rules of deduction which can lead us to find a mechanical and algorithmic method and in the next step، is to follow this computable and formal approach to analyze and criticize the deduction rules in Persian logic text books. In addition to categorizing “The rules of the categorical syllogism”، we will propose a new version of such formalized rules by appealing to the concept of “distribution”.
    Keywords: The Rules of the Categorical Syllogism, Deduction Rules, Categorizing of the Deduction Rules, Concept of Distribution, Conditions of Distribution